۱۵ فروردین ۱۳۹۲

شعله های ایمان در سینه های جوان

 

            تنها راز بقای اسلام و دفاع از شعایر اسلامی ، جهاد و وجود مجاهد هست درست است که مدارس دینی ، تبلیغات اسلامی و غیره اساس و ضمانت بقای اسلام را دربر دارند اما از این نگذرم که بقای مدارس دینی ،مساجد ،علماء ودفع فتنه ها و غیره همه وابسته به مجاهد اند و موقوف بر وجود مجاهدان اند. حیات مجاهد مساوی با دفاع از قرآن ،مساجد و معابد ودفاع از مستضعفین  با جان ومال است . حیات مجاهد مساوی با قربانی است {ان الله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنة }. زندگی مجاهد یعنی آزادی از هر قید وبند غیر از بندگی و خم کردن سر در پیشگاه الله متعال. زندگی مجاهد یعنی خوف و هراس در دل بدخواهان { ترهبون به عدو الله و عدوکم } دشمنان اسلام از کوچک و بزرگ از همین چیز هراسیدند که موجودیت مجاهدین را در افغانستان برداشت نکردند لذا حملات سنگینی را بر مردم مجاهد صفت ما شروع کردند. انها ترسیدند تا مبادا این جماعت رشته استعماری مارا بر ملتها قطع کنند ونمونه ای برای دیگران گردند { الله ابتعثنا لنخرج من شاء من عبادة العباد الی عبادة الله وحده ....ومن جور الادیان الی عدل الاسلام }.  انها خواستند تا با این لشکرکشی قدرت نوپای اسلام را در نطفه خفه کنند{ یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم }اما نیروی ایمانفشعله هایش از درون سینها فواره زد و انفجارهای نامرئی در سینه جوانان غیور و با ایمان ، اینک به آتشفشانی هولناک تبدیل شده و صفهای قتال –همان چیزی که دشمن از آن می هراسید – تمامی سرزمین های اسلامی و غیر اسلامی را دربر گرفته است. از عراق و افغانستان گرفته تا سوریه و دمشق واز مالی والجزایر گرفته تا سودان ، یمن و سومالی و دهها جای دیگر ........شعله ها از سینه ها بیرون آمده و افقی نو را برای امت اسلام و زوال کفر و فرعونیان نوید می دهد { والله متم نوره ولو کره الکافرون }. هر جوانی که سینه اش با تیر دشمن شکافته میشود ده ها مجاهد دیگر در نوبت اند تا جایش را پر کنند . گرچه هنوز نیز نیاز به خضور جوانان بیشتری در ساحه قتال و جهاد هست اما جوانان امت من حیث المجموع در باب ایثار و قربانی سنگ تمام گذاشته اند و دشمنان و تحلیل گرانشان انگشت تحیر را بر دهان گرفته اند. آری؛ دشمن باید بداند و تاریخ نیاکان ما را مطالعه و بررسی کند که کرده است........ما نوادگان همان خالد کرار هستیم که با هر حمله ای نیت نیت شهادت را داشت اما زنده میماند.......ما پیروان همان طارق ابن زیاد هستیم که چون از در یا گذشت و پا در خاک دشمن نهاد کشتی ها یش را آتش زد و راه باز گشت را برای خود نیست کرد ................ما فرزندان همان صلاح الدین هستیم که که قسم خورد تا آزادی بیت المقدس لبخند را  بر لبانش نیاورد. ملاعمرمجاهد از چشمه همان باغ آب خورده ...........نوجوانان فدایی ما به همان عشق زنده اند ............... و خلاصه هر مجاهد ما فدایی هست وبلکه انکه با ما نسبتی دارد و چند روزی فریب خورده با توبه نصوح در لیست فدائیان قرار می گیرد چه برسد به نوجوانیکه در سنگر بوده و به آن خو گرفته است...........ایمان نظیر ندارد و دشمنان نقش ایمان را نمی دانند چون تهی از آن اند لذا مات ومبهوت مانده اند .....{ قل موتوا بغیظکم }.