۵ تیر ۱۳۹۲

امریکا چرا دروازه صلح را اینقدر سخت می کوبد؟

امریکا چرا دروازه  صلح را اینقدر سخت می کوبد؟
هر رازی روزی افشا می گردد و هر حقیقتی روزی بر ملا می گردد.
اگرآمریکا در افغانستان برای  صلح آمده بود پس شایسته بود که از همان روز اول که کابل را گرفته بودند و رقیبی قدرتمند در میدان نداشتند صحبت صلح را در میان می آ وردند.....گروههای مختلف را در یک دولت سهم می دادند و هیچ مخالفی را ناراضی رها نمی کردند.
 آنروز یادم است که خبرها و تحلیل گران در مورد طالبان میگفتند باید در حکومت هیچ نام و نشانی نداشته باشند ....آنها این تحریک اسلامی را خلاص شده می پنداشتند گرچه بعضی از تجربه کاران هشدارهای ضعیفی می دادند اما کجا گوش شنوا .
آنها می خواستند کاملا نام ونشان این تحریک نماند تا یاد و نشانی ازشریعت در اذهان تداعی نشود.اما مگر می توانند نوری را که خدا روشن نموده -با بعثت سردار دوعالم- خاموشش کنند؟
 نه ؛ والله که نمی توانند چرا که آنها خدایی دارند قدرتمند که در طول ۱۲ سال به امید او حرکت دوباره ای را با غربت تمام آغاز کردند و با پشتیبانی او و کشته شدن هزاران مجاهد نستوه و فداکار توانستند امروز ابرقدرت دنیای غرب و شرق را به زانوی در آورند .......
 چه عجیب در به در می گردند تا زود مذاکره ای صورت گیرد؟
 تاکی می توانند شکست را پنهان کنند و تا به کی می توانند تابوت ها را در یخچال های دیگر کشورها نگهداری کنند.
 اما چرا امروز ؟ چرا امروز دروازه صلح را می کوبند ؟ چرا بعد از این همه خون ریختنها؟
 آنها ملت مسلمان افغان را تجربه نکرده بودند و از رقیب خود روسیه نیز درس عبرت نگرفتند زیرا  پول و دولار زیاد داشتند و با تکیه بر پول و تکنولوجی برتر خود احساس غرور کردند.
 اما کجا برابری می کند قدرت خدایی و تکنولوجی غرب و شرق؟
 کجابرابری می کند نبرد بین عاشقان مرگ و عاشقان زنده ماندن؟
 خود قیاس کنید و در صد شکست شان را - با این عجله ای که نشان می دهند - در ذهن خود حاضر کنید.
 و می توان در چند چیز این عجله امریکا را خلاصه کرد

۱- شکست کامل در میدان نبرد.
 الف: مجاهدین امارت اسلامی روز به روز قوی تر شده و رزم دیده تر می گردند و بر تعداد شان نیز افزوده می شود.
 ب: شکست فاحش تکنولوجی برتر شان در مقابل ایمان جوانان مومن با ماین ها، بمها، نیروهای فدایی  و غیره.
 ج: کشته شدن نیروهای انسانی آنها که باعث شده تا روحیه سربازان شان به صفر برسد گرچه برای سانسور خبرهای دقیق ازآمار کشته ها از هیچ کوششی دریغ نکرده اند اما تا کی  .
 
د: ازبین رفتن مهمات، تانگها ، هلی کوپترها و هواپیماهای شان در مدت ۱۲ سال تمام و در طول شبانه روز بدون هیچ نتیجه مطلوبی.
 ۲- شکست اقتصادی آمریکا
 در باب اقتصادی، مبالغ هنگفتی را متحمل شدند و مبالغ بالای را در مصارف نیروهای شان در حالت جنگ از دست دادند ولی کاری از پیش نبردند و فقط در باب تبلیغات وخالی بندی میدان را در دست داشتند.
 از روزهای اول تا به امروز کمراقتصادی آمریکا  کج شد و دوباره راست نگشت و روز به روز دلارش در حال کاهش قیمت است و مشکلات اقتصادی در داخل حکومت شان غوغا میکند.
 ۳- شکست وجهه جهانی آمریکا
 در طول این ۱۲ سال آمریکائیها چهره ای زشت و غیر اخلاقی از خود درجهان به نمایش گذاشتند .
 از زندان ابو غریب گرفته تا زندان گوانتانامو و از افعال بد لشکریان شان با مردم بی دفاع و مظلوم در پنجوایی و امثالش گرفته تا اهانت به اجساد مردگان ، اهانت به مقدسات و صدها اعمال دیگر که وجهه آمریکا را ، نه دوست ملتهای مظلوم و بلکه خون آشام  و منفورمعرفی کرد؛ چهره ای که هر نامزدی برای انتخابات آمریکا می آید ،اول صحبت از بستن زندان گوانتانامو وتصحیح وجهه آمریکا میکند .
 ۴- شکست آمریکا در نگهداری متحدانش
 به راستی، آمریکا می تواند خود را به زور بقبولاند که پیروز می شود اما مگر متحدانش عقل ندارند ؟  روند پیش روی یا پس رفت را نمی فهمند و تشخیص نمی دهند؟
 آری، همین است که یکی بعد از دیگری نیروهای شان را بیرون میکنند و در نامزدی انتخابات های شان با شعار واپس کردن نیروهای کشور شان ، برنده انتخابات می شوند .
 این دوازده سال را که  تحمل کرد از بابت تقسیم مشکلات مالی و نظامی به دوش ائتلاف ناتو و آیساف  و غیره بود ولی دوستانش گوی سبقت را از یک دیگر بردند وخروج زود هنگام نیروهای شان را از افغانستان تلاش کردند.
 ۵- شکست آمریکا در تربیت مزدوران
 دولت مزدور آمریکا (کرزی)نتوانست همان نقشی را بازی کند که او می خواست، زیرا مزدوران تقسیم شده بودند و پنهانی هریک اربابی برای خودش گرفته بود.
 نیروهای اردو و پولیس هم گاه گاهی - ودر این اوخر زیادتر - بر نیروهای خارجی حمله می کردند تا بر طالبان. دیگر اعتمادی بر محافظان خود، شاگردان تحت تعلیم خود و بر هیچ افغانی نداشتند.
 و در حقیقت این همه، امتحانات خداوندی بر ملت ما بود و اسلام شکست نمی پذیرد { الاسلام یعلو و لا یعلی علیه } ولی جهت تمحیص و جداکردن منافقان از مخلصان، طبق سنت خداوندی در هر زمانی، چند روزی مشکلات و سختی ها آمد ولی در پایان، حق پیروز میدان است و باطل با تمام دبدبه اش از بین خواهد رفت { و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا } و تاریخ بهترین گواه بر این مدعا است.
 وماذالک علی الله بعزیز و هو ولینا و خیر الناصرین

هیچ نظری موجود نیست: