۲ تیر ۱۳۹۲

نظام اسلامی تنها راه حل معضلات ملتها

بسم الله الرحمن الرحیم

دوران های گذشته خلافت اسلامی ، چون ستاره ای درخشان در افق تاریخ ملتها و دولتها می درخشد .
دورانی که سرشار از مودت و دوستی ، الفت و برادری ، امنیت و آسایش ، آزادی و حقوق بشر و حتی حقوق حیوانات بود.
خلافت خلفای راشدین وخلافت عمربن عبد العزیز رحمه الله و همچنین بعضی از خلفای اسلامی دیگر، نمادی از تبلور عزت و کرامت انسانی بود که از یهود و نصاری گرفته تا غلامان و بردگان همه وهمه دارای حقوق برابری از لحاظ بشری بودند .
خلفای اسلامی خود از حال مردم با گشت زنی در مناطق آنان باخبر می شدند  نان بیوه گان و هیزم پیر زنان را به دوش خود حمل مینمودند و خلیفه خود لباس های کهنه و پینه دار می پوشید .
امنیت که یکی از موارد مهم زندگی بشر است و دولتها آن را در مراحل اولیه همه برنامه های خود قرار می دهند، آن روز تا جایی پیاده شده بود که خلیفه خود زیر درختی دور از نگهبان می خوابید و هیچ هراسی از دشمنی که بر او حمله کند نداشت و پیر زنی ضعیف از یک منطقه تا منطقه ای دور به تنهایی با کمال امنیت و آسایش سفر می نمود و خبری از دزدان نبود .
آری این امنیت حتی به حیوانات درنده نیز سرایت کرده بود که شاید ما آن را افسانه ای بیش تصور نکنیم.
اقتصاد که حرف اول را در اداره حکومت ها می زند، آن روز بجایی رسیده بود که زکات دهندگان دنبال فقیری می گشتند تا زکات شان را به او بدهند اما خیلی به مشکل فقیری می یافتند.
طلا و جواهرات تا حدی در دست رس مسلمانان قرار گرفته بود که با ابریشم این پارچه گرانبها آب صورت و بینی را پاک می کردند.
 عدالت که حرف اول را در دولتها می زند آن روز تا جایی درجامعه به اجرا در آمده بود که خلیفه وقت، بخاطر دعوا با یک مرد یهودی به دادگاه کشانده میشد و قاضی نیز طبق دلایل ظاهری آن فرد یهودی، حق را به آن می داد و خلیفه نیز با کمال اطمینان می پذیرفت.
عدالت محوری چنان در نظام اسلامی مطرح بود که خلیفه فرزند خود را که شراب خورده بود در ملای عام حاضر نموده و حکم شرعی را برآن اجرا مینمود.
بله! کجاست امنیت دولتهای امروزی برای ملتهای خود؟
 بنابر ظلمی که بر ملتهای خود روا می دارند، گروه های جدایی طلب و ضد نظام های خود می سازند.
با فقر و فاقه ای که دست و پای ملتهای خود را بسته اند – در حالیکه جیب های خود شان پر است- امنیت نسبی را نیز از مردم خود گرفته اند تا جاییکه دزدی و راهزنی یکی از موارد عام در هر قریه و شهری گشته است چه برسد در سطح بالاتر آن.
رشوه خواری و عدم اجرای عدالت از موارد آشکاری هست که در نظام های کنونی داد می زند.
ملتها، دنبال امنیت، عدالت، آزادی و اقتصاد خوب اند و از این بابت است که زمانی بدنبال اشتراکیت و شعار بظاهر شیرین کمونیستها می رفتند و گمان شان این بود که عدالت را در آن حاصل خواهند کرد اما با گذری چند از آن و تجربه دولتها، برای شان ثابت شد که با شکست مواجه گشته اند و زمانی به دنبال جمهوریت می رفتند – چنانچه امروزه نیز بعضی ها فریفته ان اند- و گمان شان این بود تا آزادی را در آن حاصل کنند اما دیدند که همه وهمه سرابی بیش نبودند.
آری، غیر از نظام اسلامی دیگر چاره ای برای جهانیان نمانده است و دارد پی می برد که در نظام اسلامی بسیاری از چیزها هستند که با فاصله ای که از دوران درخشان خلافت اسلامی داشته اند از چشم های شان پوشیده مانده است و از همین است که نظام اقتصادی خود را به طرف بانکداری اسلامی سوق می دهند.
و مسلمانان نیز به این رشد فکری رسیده اند که راه حل تمام معضلات امنیتی، اقتصادی و عدالت محوری را غیر از نظام اسلامی در دیگر جایی نخواهند یافت.
نمونه کوچکی از این ادعا را می توان در دوران نزدیکمان، حکومت 7 ساله امارت اسلامی با وجود پایان نرسیدن جنگهای طرف شمال و مشغول بودن حکومت مرکزی با اداره جنگی داخلی و با وجود تحریم های بیرونی و با وجود نداشتن ارتش و سلاح های نظامی و با وجود نداشتن بسیاری از پرسنل های کاری و غیره ، توانستند با صداقت در چار چوب پیاده کردن نظام اسلامی - که داشت آهسته آهسته به رشد ظاهری و معنوی خود می رسید- نمونه ای از امنیت، آسایش و عدالت را در افغانستان که جزء جهان سومش می شماریدند ، پیاده کنند، و بسیاری از دولتمردان همسایه بصورت آشکارا و بعضی ها غیر علنی انگشت تعجب به دهان گذاشته و نمونه امنیت آوردن شان سرزد زبانها گشت.
آری جهان باید دوباره برگردد به اصلی که روزی آن را تجربه کرد ومدینه فاضله ای  که در عمل آن را با چشمان خود دید؛ آن مدینه فاضله ای که جهان امروزی در بدست آوردن آن چه نقشه هایی که نمی کشد اما چیزی حاصل شان نمی شود جز اینکه نقشه های دیگری بریزند.
بله، جهان اسلام میفهمد که باید برگردد به همان اجرای نظام اسلامی ولی متجاهلان و معاندان مگر میگذارند؟!!! زیرا با آمدن چنین نظامی، بازار شان را در کساد کامل می بینند ولذا نمی خواهند تا جهانیان باری دیگر از نزدیک نظام اسلامی را لمس کنند و افکارشان دیگر خریداری نداشته باشد.
آنها با مرتب کردن داستانهای خیالی زنده اند و به این طریق ثروت ملتها را به بهانه هایی بالا می کشند و یک روپیه افغانی به آنها داده ودر عوض، صد افغانی دیگر را برای خود ذخیره میکنند.
استثمار گران و خون آشامان ملتها نمی خواهند تا نمومنه نظام اسلامی در جهان پیاده شود زیرا می ترسند تا الگویی برای دیگر ملتها گردند و به همین سبب است تا در کشوری اعلام نظام اسلامی می شود فورا با دست ودندان حمله می کنند و پیروان و رهروان این خواسته را در لیست های سیاه ساختگی خود قرار می دهند که نمونه بارز آن امارت اسلامی افغانستان بود و نمونه های دیگری نیز هست مانند مسلمانان صومالیا که با یورش نیروهای فرانسوی و غیره مواجه شدند و مسلمانان عراق، و همکنون نیز مسلمانان مبارز سوریه را که خواهان برپایی نظام اسلامی هستند در لیست سیاه خود قرار داده اند.
اما گروه های تا دندان مسلحی را که هزارها بی گناه را در سوریه کشته اند و می کشند چون بر خلاف منافع خود نمی بینند لذا با نشان دادن چراغ های سبز خود، راه را برای رشد آنها باز می کنند.
این است عدالت نظام های پوچ غربی و این است اساس نظام های اروپایی.
و در حقیقت تنها این نظام اسلامی است که توانایی قیادت کل ملتها را داشته وعدالت ،امنیت، اقتصاد سالم و دایم و رشد معنوی ملتها  را در اساس برنامه های خود دارد.
به امیدی که همه ملتها و بخصوص بهار عربی رخش را به سوی بهار نظام اسلامی عوض کند و باری دیگر مدینه فاضله را با اجرای نظام اسلامی به جهانیان نشان دهد به امید احیای خلافت اسلامی درجهان وما ذالک علی الله بعزیز.

هیچ نظری موجود نیست: