۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲

اینجا دنیایی دیگر است





اینجا دنیای عشق است ، دنیای آنانیکه واقعا اهمیت زندگی و مقصد حیات را درک کرده اند .
وشاید کسانی این عاشقان را دیوانه ، بی کار، گوشه نشین ویا سخنهایی سخت تر از این بزنند اما
اینجا دنیایی دیگراست......... بگذار مردم چه میگویند .... بگذار چه فکر می کنند.
این جا را فقط آنانیکه در سختی و آسانی از نزدیک همراه سفر بوده اند باید تفسیر کنند......نه هر در خانه نشسته ای که از روی بستر وبالشت گرم سخن بر زبان می راند.
قرآن را چه کسی باید تفسیر کند ؟؟
جواب : آنانیکه چندین دفعه در درس تفسیر نزد علمای بزرگ ، به کرات شرکت کرده و بعد از ممارست زیادی ملکه توضیح و تفسیر آیات آنان را طبق تفاسیر بزرگان ، حاصل شده باشد.
حدیث را چه کسی ؟؟...محدثین
فقه را ... ووووو
پس جهاد را چه کسی  تفسیر کند ؟؟
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
جواب : این درس را نیز فقط مجاهد می تواند بیان کند و بس.
بگذار مردم چه می گویند ...اما عشق را نگاه کن که در میدان واقعیت چه زیبایی هایی را که از خود بجای نمی گذارد.
آری شاید آن صحنه را از رسانه ها دیده باشید که یک جوان مجاهد سوری خود را به دل انداخته و به طرف مجاهدی که گمانا شهید شده اما در تیر رس تک تیر انداز دشمن قرار دارد و به کسی مجال نزدیک شدن نمی دهد ، خیزان خیزان به سینه نزد آن مجاهد رفته تا جسد او را نجات دهد ، و لی خودش نیز مورد اصابت گلوله ها قرار می گیرد....این نوع فدا کاریها را در هیچ جایی از دنیا نخواهید یافت .... این فقط در یک صحنه خلاصه نمی گردد بلکه مشابه این نوع قربانی ها برای مجاهدین به کرات و مرات رخ می دهد.
گفتم اینجا دنیایی دیگر است...
صحنه ای بیاد دارم که در منطقه بکوای فراه یک تعداد ازمجاهدین مورد محاصره وحمله زمینی وهوایی دشمن صلیبی در نیمه شب قرار گرفتند ، با وجود سخت بودن دفع اینچنین حمله ای - بنابر تجربه ما - اما شهید ملاتریالی رحمة الله علیه که خود از محاصره دشمن کمی دور بودند ، اما با تعدادی از مجاهدین جهت نجات دادن برادران در محاصره افتاده خود برمی خیزد ، که در نتیجه به دشمنان ضرباتی وارد می کنند و برادران مجاهد در محاصره را نجات می دهند اما خود با یاران جان فدایش به درجه رفیع شهادت نایل می آیند نحسبهم کذالک و الله حسیبهم.
آری ، این جا نفسی نفسی نیست ، اینجا نجات دیگران مد نظر است.
اینجا سخن از حقیقت است ...آن چه که می شنویم اینجا عملا آن را تجربه می کنیم.
اینجا جایی است که مقام قرب الهی حاصل شده و دعاها به صورت چشم دید و عین الیقین مستجاب می شوند.
اینجا محبت مال و دنیا از دل می رود ...هر مجاهدی که می آید دیگر در فکر دنیا ومتاع آن نیست ، زیرا اینجا چیز دیگری چشم آنهارا پر کرده است که آرزوی هرچه زودتر رسیدن به آن رادارند ، آری بهشت ، دیدار الله متعال ،حوران بهشتی و حیات ابدی که مرگ را درآن راهی نیست
اینجا عکس آنجاست ......
آنجا مردم در فکر نمردن اند ، در فکر هرچه بیشتر زنده ماندن اند ، اما اینجا به فکر اینند که زود تر به زندگی ابدی و نعمتهای جاویدش دست یابند.
و امیدواریم خداوند ما را در این راه پاک ثابت قدم نگهدارد و با مدال پاک شهادت ما را سعید بگرداند ...آمین وما ذالک علی الله بعزیز

احتیاط از دزدان

دو تا دکان دار در کنار یکدیگر در بازار مشغول بکارند، یکی " کاه " می فروشد و دیگری " طلا فروش " هست.

وقت غروب که میشود هردوی ایشان با بستن دکان های خود به طرف خانه خود می روند .
کاه فروش وقت رفتن ، و بستن دکانش ، هیچ اضطرابی در دل نداشته و با یک قلف معمولی هم درب دکان را بسته و با خیالی آسوده به طرف خانه خود میرود و در ذهنش هیچ خطری نسبت به آمدن دزدی و  بردن کاه های دکانش ندارد، زیرا می داند که دزد ها نیازی به این چیز معمولی برای دزدیدن ندارند.
اما شخص طلا فروش هنگامه غروب همه طلا ها را در جای مخصوصش جمع نموده و سپس درب دکان را با چندین قلف غیر معمولی بسته و نگاهبان بازارچه را نیز سفارش میکند تا چشمی به دکانش بیندازد و باز هم با یکنوع دلهره ایی به خانه اش برمیگردد و شب را  با این فکر که مبادا دزدی بیاید وتمام حاصل زحمات چندین سال من را در چند ساعت بدزدد بسر میبرد.
آری این قصه یک دکان دار بود اما آیا فکر کرده ایم که ما هم ثروتی بسیار گرانبها تر در وجودمان داریم که دزدان زیادی نیز در کمین اند تا آن را ازما بربایند و بدزدند ؛ آیا دلهره ای داشته ایم که مبادا شیطان قسم خورده و نفس اماره بالسوء دو تا دزدان خطرناک ایمان ما را آهسته آهسته از میان قلب ما بربایند .
اینجا نیز جبهه ای محکم و بیدار میخواهد.
برگرفته از دفترچه خاطرات یک دوست مجاهد که جام شهادت را نوشیدند   نحسبه کذالک ولانزکی علی الله احدا

پروانه وارمیسوزند


گروهی پروانه وار به دور شمعی میسوزند

دامن چاک گرفته ای را چه خوب میدوزند

استادان شان چه ماهر و دانا ترینها بوده اند

خالد و فاروق وامثالش بهترین ها بوده اند