۳۰ بهمن ۱۳۹۰

اسیر شهادت

عشق به شهادت =ازفرازسنگر
در زندان کسانی را دیدم که چندین سال متمادی را درآن سپری کرده بودند اما سختیهای زندان ومشکلاتش آنان را ضعیف ننموده وبلکه اراده های آنهارا بلند تر وپاکتر کرده بود.
در حقیقت دنیا فانی بوده ولذتهایش نیز پایان پذیر است ، وارزش آن را ندارد تا کسی خود را برای آن خسته کند چه برسد که به آن دل ببندد که لزوما نسبت به اهداف بلند دینش سست می گردد.
احمد و مسلم آن دو دوستی اند که بنده با ایشان در زندان کابل آشنا شدم ؛ پنج دوست بودند که از جایی دور به افغانستان آمده بودند تا در جهاد علیه صلیبیان شرکت کنند اما در میانه راه یا بهتر بگم کمی  مانده بود به هدف خود ومنطقه مجاهدین برسند که در شهر نیمروز توسط مزدوران داخلی به اسارت در آمدند.
بعد از سپری کردن نزدیک به دو سالی آزاد شدند و هرپنج نفر به خانه خود برگشته وچشمان پر انتظار خانواده های خود راروشن نمودند .
اما زندان مگر مردان مومن را سست میکند ؟ نه هرگز ، قسم به خدا که آنان را پخته و بلکه همت شان را بلندتر میکند.
احمد و مسلم دوماهی بیشتر - بعدازتحمل آنهمه مشقات زندان - در خانه نماندند و دوباره راهی را که شروع کرده بودند آغاز کردند و این دفعه چه زود به محل مجاهدین رسیدند بدون کدام درد سری .
ناگفته نماند که احمد  - وقتیکه در راه رفتن دوباره به جهاد بودند وما یکدیگر را ملاقات کردیم  زیرا ما نیز بعد از آنها با فاصله چند روزی آزاد شدیم - برایم قصه کرد که مادر مسلم برای این بار اجازه نداده بود وبلکه گفته بود: دفعه قبل گیر آمدی واسیرشدی آیا الآن دو باره میروی؟ 
مسلم در جواب مادرش عجیب پیامی بر زبانش جاری کرده بود که آمیخته شدن جهاد با گوشت وخونش را بیان مینمود ....او گفت : اگر من دراین راه بروم و صدبار اسیر شوم و دوباره آزاد گردم برای بار صدویکم نیز دوباره میروم...
احمد و مسلم به منطقه جهاد رسیدند ، بسیار خوشحال وراضی بودند .....اما مثلیکه این دفعه خداوند متعال مسلم را برای فراخواندن نزد خود ومهمانی در جنت آورده بود .
آری! مسلم در مقابل صلیبیان آمریکایی به شهادت رسید - نحسبه کذالک ولانزکی علی الله احدا- اما دوست دومش فراق یارش را تحمل نمی کرد وشروع به دعا کردن نمود : الهی من را نیز شهادت نصیب کن...
چند روزی نگذشت که این مرد جهاد و مخلص لله نیز زیر بمبهای دشمنان صلیبی جام شهادت را نوشید ...وچه زود دعایش قبول شد.
مردان خدا پرده پندار دریدند     یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
چه خوش رسمی بناکردند به خاک و خون غلطیدند .....
خدا رحمت کند این عاشقان پاک طینت  را .....

هیچ نظری موجود نیست: