۲۷ بهمن ۱۳۹۰

چه زیبا پر کشیدند

 
دراین مدت-یکماه واندی-که درسنگر بودم تعدادی از دوستانم راازدست دادم ودر حقیقت آنها مارا تنها گذاشتند وبه دیدار دوستانی دیگر درجنات معلی پر گشودند.
ازمیان ایشان دوستی بود که سالها قبل باهم آشنا بودیم و او دراین اواخر خودرا همتا وقف جهاد در راه خدا کرده بود باوجود اینکه منطقه خاشرودمیدان کارزار بین مجاهدین ودشمنان بود وکسی احساس امنیت درآنجارا برای خود نمیدید اما شهید زبیر (الله داد) خانواده و ۵ فرزند خودرا نیز آورده بود تا دغدغه خانوادگی از دور مانع جهاد او نشود.
بیاد دارم اوهمیشه این  تکه کلام را تکرار می کرد(خدامارا ازخیانت در جهاد وبیت المال نگه دارد)ونسبت به امور مالی جهاد بسیار حساس بود و طبق استعداد خودش دراین راه زحمت می کشید.
اودر منطقه خاشروددرمیان مجاهدین از محوریت خاصی بر خوردار بود ودر جنگها پیشقراول آنها بود اوبعد از شهادت عمر -که یاد خیرش در مطالب قبلی گذشته است-عزمش رادر حمله بردشمن چندبرابر نمود.
بعد از شهادت عمر دشمن صلیبی نیزتوجه خودرا  درشهادت یابه اسارت در آوردن اوبخرج می داد تا اینکه در شبهای اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۲ هق مورد حمله هوائی دشمن قرار گرفت و همراه با دو دوست دیگر خود به سوی بهشت همیشه بهار خداوندی شتافت.خداوند از آنها راضی باد.

هیچ نظری موجود نیست: