۲۷ بهمن ۱۳۹۰

برخدا منت نگذاریم

برخدا منت نگذاریم
                    برخدا منت نگذاریم (جل جلاله)
گاهی مواقع بعضی از مردم ، چون به انجام اعمال نیک ، اعمال مهم و سخت توفیق حاصل میکند لذا گمان میبرد که من به درجه بلندی ازمعنویات رسیده ام افراد دیگر را از خود پائین تر حساب میکند و گاهی خواسته یا نخواسته با اعمال خود بر خداوند متعال منت می گذارد : من باعث شدم تا دین خدا در فلان شعبه ترقی کند ، اگر من نبودم این کار را کی انجام می داد ؟
فکر می کند با انجام این اعمال بزرگ دیگر حتما در جنت وارد میشوم و همان درجه های بلند مال من است در حالی که این نمونه افکار خیلی خطرناک است زیرا وقتی انسان توفیق به انجام اعمال صالح داده میشود باید شکر و سپاس خدا را بجای آورد که  این خدمت را برای دینش  از او گرفت درحالی که می توانست دیگری را برای این کار بگمارد .
بنده باید به اعمال نیک خود مغرور نشود زیرا " انما الاعمال بالخواتیم " قبولیت اعمال به انجام وخاتمه آن بستگی دارد ؛ چه بسا کسانی که تمام عمر خود را در راه خدا و خدمت دین گذرانده اند اما  در آخر بسوی الحاد وبی دینی روی آورده و از این دنیا دست خالی رفته اند  پس انسان باید همیشه از آخرین لحظات عمر خود احساس خطر کرده و  از خداوند متعال طلب استقامت و حسن عاقبت نماید
بنده نباید به اعمال صالح خود  مغرور شده و اکتفا کند که همین برایم کافی است بلکه با وجود انجام اعمال صالح از خداوند  متعال فضل و رحمت اورا طلب نمابد  زیرا ممکن است که با یک الحاد همه آن اعمال را به هدر بدهد .
سعدی شیرازی چه زیبا فرمود :
عروسی بود نوبت ماتمت      گرت نیک روزی بود خاتمت

هیچ نظری موجود نیست: