۲۷ بهمن ۱۳۹۰

مصالح نظام شریعت ومفاسد نظام جمهوریت ودموکراسی

بسم الله الرحمن الرحیم     



khilaeat.2الحمدلله والصلوه والسلام علی رسول الله وآله واصحابه ومن والاه وبعد:

" إنِ الحُکمُ إلاّ لِلهِ أمَرَ أن لاّ تَعبُدوا إلاّ إیّاه "

نظام اسلامی ونظام شریعت عبارت است ازتعمیل مجموعه ایی ازاحکام، فرامین وقوانینی که مستند وتکیه گاه آن کلام الله وسنت پیامبر عظیم الشان او "صلی الله علیه وسلم " میباشد.

قانون گذارحقیقی ذات الله متعال است که بشر را خلق نموده وازتمام حالات درونی ، بیرونی ،گذشته ،حال واستقبال او باخبر است واین قوانین را طبق مصلحت  او برایش فرستاده است که تمامی جوانب حیات اورا  دینی ودنیوی ، جسمی وروحی ، سیاسی ومدنی ، فردی واجتماعی ، اقتصادی و اخلاقی را شامل است .



وصرف یک تنظیم مادی واقتصادی نیست که گوشه های اصیل  زندگی را مورد توجه قرار نداده با شد مانند نظام های دموکراسی ودیگر نظامهای موجود دردنیا.

این نظام بر اساس فطرت بشری بنا یافته ومی تواند انسانیت را بلا فرق وبا تمام معنی به سوی جامعه ایی ایده آل بر پایه عدالت اسلامی ، اتحاد وانسجام ، رشد وترقی ، پاکی ومحبت ،معنویت واخلاق وامت واحده سوق دهد.

این نظام اسلامی و نظام شریعت از هرگونه عیب و نقص پاک و منزه است زیرا قانون گذار ذاتی است که از هر عیب ونقص پاک است و انسان فقط بعنوان یک امین وبعنوان نیابت این وظیفه را اجرا می کند.

در این نظام، پادشاهیت، تاج وتخت، کاخ شاهی و قصرنشینی، وراثت و ولیعدهی، جمهوریت و دیکتاتوری، قومیت و نژادپرستی جایی ندارد و بلکه یک اخوت اسلامی و امت واحده می باشد که در رأس آن یک امیر واحد، متقی و عادل قرار دارد که اوامر خدا را اجراء می کند.

فلسفۀ نهایی این نظام اسلامی اینست تا از انسان یک موجود کامل و به تمام معنا بسازد، جامعه را به سوی امنیت ، عدالت و خداپرستی سوق دهد و مصالح دینی و دنیوی امت را در نظر بگیرد و از اسلام و کیان آن و از هر فرد امت اسلامی و بلکه از هر مظلومی دفاع کند و حاکمیت را خالصانه در جهان برای خدای واحد بسازد که هیچ شرک و فتنه ای در آن باقی نماند.

در این باب ویژگی های زیادی برای نظام شریعت و نظام اسلامی به نگارش در آمده که چکیده ای از آن را متذکر می شوم.

1-قوانین نظام اسلامی، وضعی از طرف بشر نیست بلکه از جانب خدا و رسولش تعیین و تشریح داده شده است که از هرگونه معایب و نقایص پاک و منزه است برخلاف قوانین وضعی بشر که از خطا مصون نیست و امکان هر عیب را دارد.

2- قوانین نظام اسلامی قابل تغییر و تبدیل نیست و برای همه و در تمام حالات یکسان است و دال بر مضبوط بودن قانون است اما قوانین وضعی بشری در نظام جمهوریت و دیموکراسی قابل تغییر و سست بنیاد است، امکان دارد هر حزبی که در پارلمان اکثریت را به دست آورد قانون را به نفع خود تغییر دهد، خوب را خراب یا خراب را خوب بپندارد و تصویب کند.

3- نظام اسلامی حاکم بر روح و جسم جامعه است، برنامه هایی هم برای اصلاح روح و هم برای اصلاح جسم جامعه دارد   و این ویژگی باعث می شود تا بر دلها حکومت کند برخلاف جمهوریت و دیگر نظامها که عاری از چنین برنامه ریزی های مهم برای جامعه اند و در این نظامها دین و سیاست دو عنصر جدا از هم اند.

4- یکی از ویژگی های نظام اسلامی و شرعی عدالت به معنای واقعی آن بدون افراط و تفریط و عدالت در عمل است  بنابر جایگاهی که خداوند متعال برای هر فرد تعیین نموده ، نه عدالتی که از حد بگذرد و منجر به فساد اجتماعی و منجر به از هم پاشیدن خانواده و یاجامعه گردد ، زن را از کرامت و شرافت اصلی آن خارج نموده و چون عروسکی جهت خرید کالاها به بازار و جلوی نامحرمان برقصاند که عدالت آورده است.

عدالتی را شامل است که در حقوق مدنی همه را در یک صف قرار داده و شهروند درجه 1و2 در آن وجود نداشته باشد، عدالتی که "بالا شهر" و "پائین شهر " در حد مساوی از مزایای حقوقی بهره مند باشد، در اجرای حدود و قصاص اشراف و فقرا در یک صف قرار داشته باشند نه اینکه بر طبقه ای اجرا و طبقه ای دیگر مستثنی باشد. عدالت در اسلام تا حدی گسترده است که حتی دشمنان خود را نیز بی بهره نگذاشته است و از خیانت در عهد و شکستن آن و از مثله کردن کشته شدگان دشمنان نیز منع فرموده است.

5- در نظام اسلامی اصل واساس ، دعوت بسوی خارج ساختن مردم از بردگی بندگان بسوی آزادی و حریت بوده و آزادی در چارچوب شریعت را شامل است که بر اساس فطرت انسانی بنا شده و هر کس در انتخاب عقیده آزاد است و کسی را مجبور نمی کند که حتماً باید اسلام بیاورد بلکه حاکمیت اسلام معتبر است و آزادی در نظام اسلامی بمعنای واقعی وجود دارد و آزادی بلاحد و مرز که در جمهوریت ودموکراسی وجود دارد مردود است و آنان که این نظام را بر ملت خود اجرا نموده اند هرگز نتوانسته اند امنیت و آسایش را برای ملت خود به ارمغان بیاورند و بلکه فساد، فحشا، ظلم و تجاوز را هدیه ی این نظام ها دیده ایم که همه از اثرات شوم دموکراسی بدون مرزآنان است.

و نظامهای دیگر دنیا و خصوصاً نظام جمهوریت و دموکراسی      که امروزه پرآب و تاب بیان می شود نیز از مفاسدی برخوردار است که بی حد و حصر بوده و بنده اندکی از آن را متذکر می شوم .

1-   در نظام جمهوریت بالاترین امتیازی را که به آن می دهند همین است که آراء و نظریات اکثریت مردم بدون هیچ گونه مرزی مورد اهمیت است و قانون گذاری نیز بر مبنای آن می شود ومفسده ی بزرگ آن نیز همین است که در نظام جهوریت و دموکراسی فرمانروای اعلی و حاکم قوانین خداوندی نبوده و بلکه قوانین وضعی خود آنان بنابر اکثریت آراء است . و این بزرگترین ضعف در این نظام است زیرا اکثریت مردم به هر طرفی که مایل شوند حالا چه حق باشد یا باطل، اسلام باشد یا کفر، پس همان مورد تائید بوده و قانون قرار می گیرد.



2- در این نظامها چون بنابر آرای مردم ، پارلمان تشکیل می شود و افراد پارلمان چه بسا بنابر تقلب در آراء انتخاب شده و یا احزابی در پارلمان تشکیل می شود که آنها باز اهداف حزبی خود را در قانون کشور جای می دهند و بسیار مواقع از طرف کشورهای بانفوذ خریداری می شوند و از این طریق پای بیگانگان در مجلس و پارلمان بازشده و در امور کشور بنابر منافع آنان رأی داده و قانون تصویب می کنند که هم از منافع اسلام و هم از منافع مملکت دور است.

3-در نظام جمهوریت و دموکراسی آزادی مطلق و بدون مهار رائج است که در آن، اخلاق، عفت وحیا، امنیت و آسایش جایی ندارد و هر کس طبق خواهشات نفسانی خود حالا چه خوب باشد یا بد، در چارچوب اسلام باشد یا نباشد می تواند رفتار کند و این خود منجر به متلاشی شدن جامعه اسلامی از اخلاق، پاکی و محبت سالم میگردد و امروزه همین عریانی و فحشا و فساد را در کشورهای اروپائی و بعضا اسلامی که نظام جمهوریت را پیاده کرده اند، مشاهده می کنیم و امراضی چون ایدز و مخدرات ارمغان چنین نظامهایی هستند.

امید است تا عموم مردم جهان وخصوصا جامعه مسلمانان به تاریخ زرین گذشته اسلام درعصرصحابه نگاه کرده واحیاء خلافت اسلامی واجرای نظام شریعت را که راه حل تمام معضلات است باری دیگر تجربه کنند ودر واقع مسلمانان باید این را وجیبه خود بدانند.

وماعلینا الاالبلاغ المبین

هیچ نظری موجود نیست: